به گزارش قدس آنلاین، رشد پرخاشگری در ورزشگاههای ایران و ادبیات نامتعارف سکوها علیه یکدیگر را نمی توان به حساب تماشاگرنماها و عدهای معدود نوشت، بلکه آنچه واقعیت دارد این است که هر هفته میزان ناهنجارها، رشد قابل توجهی پیدا میکند.
انتشار تصویری تلخ در حاشیه بازی پرسپولیس- فولاد روی سکوهای ورزشگاه آزادی از پدری که گوشهای فرزند خود را گرفته بود تا ناسزاها و الفاظ رکیک هواداران علیه تیم رقیب را نشود، بیانگر این واقعیت است که متولیان فرهنگی فوتبال ایران در سالهای اخیر با وجود مسئولیت خطیری که برعهده داشتند، نه تنها در سالم سازی محیط ورزشگاهها موفق نبودند، بلکه صرفاً به فکر آمارسازی و چاپ بنر و طرح موزاییکی روی سکوهای استادیومها بودهاند!
رشد پرخاشگری در ورزشگاههای ایران و ادبیات نامتعارف سکوها علیه یکدیگر را نمی توان به حساب تماشاگرنماها و عدهای معدود نوشت، بلکه آنچه واقعیت دارد این است که هر هفته میزان ناهنجارها، رشد قابل توجهی پیدا میکند و تنش روی سکوها بیشتر از قبل میشود؛ تا جاییکه پدری که با فرزند خود به استادیوم رفته است مجبور میشود گوش فرزندش را بگیرد شاید فحاشیهای داخل ورزشگاه را کمتر بشنود!
اما پرسش کلیدی اینجاست چه کسی مقصر به وجود آمدن این فضاست؟ بدون تردید متولیان فرهنگی فوتبال ایران به هیچ عنوان زیر بار پذیرش این مسئولیت نمیروند، باشگاههای لیگ برتری که جملگی پیشوند فرهنگی را به دنبال نام خود یدک میکشند نیز حاضر به قبول مسئولیت نیستند، ارکان قضایی فوتبال نیز صرفاً به جریمه نقدی و محرومیت بسنده میکنند تا شاید از این مسیر درآمد قابل توجهی را به خزانه فدراسیون سرازیر کنند، اما گناه کودکی که همراه پدر خود به ورزشگاه آمده چیست؟
ضربه روحی و روانی که آن کودک بابت این پرخاشگری میبیند چه میشود؟ آیا پدران علاقهمند به فوتبال با این فضای مسموم حاضر میشوند از این پس فرزندان خود را برای تماشای فوتبال به استادیوم ببرند؟ آیا کسی در فوتبال و ورزش ایران وجود دارد که مسئولیت این افتضاح بزرگ را برعهده گیرد و راهکاری برای برونرفت از وضعیت موجود ارائه کند؟
ماجرا وقتی دردناکتر میشود که در گوشهای دیگر از ورزشگاه آزادی فرزند خردسال یکی از فوتبالیستهای شناخته شده نیز از روی سکو نظارهگر بازی پدرش در داخل زمین چمن بود؛ پدری که به واسطه سابقه بازی در تیم رقیب از دقیقه یک بازی مورد بیاحترامی و الفاظ رکیک قرار گرفت تا پسرش از فرط ناراحتی تمام ۹۰دقیقه با گوشهای بسته بازی را تماشا کند، اتفاقی که نشان میدهد از نظر فرهنگی نه تنها هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده، بلکه در این حوزه پسرفتی تاریخی داشتهایم.
در این میان البته بازیکنان و مربیان لیگ برتر هم آتشبیار معرکهاند و با بیتدبیری و از روی احساسات هیزم به آتش سکوها میریزند. آنها که باید صبوری بیشتری به خرج دهند به تحریک سکوها میپردازند تا جو استادیومها آشفتهتر از قبل شود.
آیا با این شرایط همچنان هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال و متولیان فرهنگی ورزش و مدیران باشگاههای لیگ برتری که هر روز بر میزان ریخت و پاش های آنها در لیگ برتر افزوده میشود، بازهم شعار فرهنگسازی و سالمسازی سر خواهند داد؟! چه زمانی قرار است بساط این روند اخلاق گریز و نابههنجار تمام شود؟ آیا موضوع اخلاقمداری در فوتبال برای کسی مهم هست؟!
خبرنگار: سینا حسینی
انتهای پیام/
نظر شما